بسمه تبارک وتعالی
لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَةُ عَلَیهَا السَّلَامُ الْمَرْضَةَ الَّتِی تُوُفِّیتْ فِیهَا، اجْتَمَعَ إِلَیهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یعُدْنَهَا
چون فاطمه علیها السّلام بیمار شد به آن بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید به هنگام شدّت یافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند
فَقُلْنَ لَهَا: کیفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِک یا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ! ؟
گفتند: ای دختر رسول خدا! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه می کنی؟
فَحَمِدَتِ اللَّهَ وَ صَلَّتْ عَلَی أَبِیهَا صلی الله علیه واله وسلم ثُمَّ قَالَتْ:
آن حضرت ستایش خداوند سبحان کرده بر پدرش درود فرستاد، و سپس گفت:
أَصْبَحْتُ وَاللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْیاکنَّ قَالِیةً لِرِجَالِکنَّ
حالم به گونه ای است که از دنیای شما بسیار بیزارم و مردانتان را دشمن میدانم
لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ
حال و قالشان را آزمودم و از آنچه کردند،
بسی ناخشنودم و آنان را به کناری نهادم.
فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ
چقدر زشت است فرسودگی و سستی بعد از جدیت و تلاش و تیزی!
(مردان شما در زمان «رسول خدا» شمشیر تیز و بُرّان بودند، ولی پس از رحلت آن حضرت فرسوده شدند
وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ
و چه زشت است به بازیچه گرفتن پس از جدیت و قاطعیت!
(آنها قبلا برای پیشرفت دین از خود قاطعیت نشان می دادند و لی اکنون کار را به بازی گرفته و از جانشین حقیقی پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- جانبداری نکردند )
وَ قَرْعِ الصَّفَاةِ
چرا که چون تیغ زنگار خورده نابرّا
وَ صَدْعِ الْقَنَاةِ
و چون نیزه از قد دو نیم شده،
وَ خَطَلِ الْآرَاءِ
و صاحبان اندیشه های تیره و نارسایند.
وَ زَلَلِ الْأَهْوَاءِ
لغزشهای ناشی از هوا و هوسها!
وَ (بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ) «مائده: 80»
چه بد ذخیره ای از پیش برای خود فرستادند.
خشم خداوند را به جان خریدند و در آتش و نیران پاینده اند.
لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ حَمَّلْتُهُمْ أَوْقَتَهَا
از سر ناچاری، ریسمان امور و وظایف را به گردن آنان انداخته
سنگینی و مسئولیت کار را بدانها واگذاردم
وَ شَنَنْتُ عَلَیهِمْ غَارَهَا
و ننگ عدالت کشی را بر آنها بار کردم.
فَجَدْعاً وَ عَقْراً
نفرین ابد بر این مکاران،
وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ
دور باشند از رحمت حق این ستمکاران
وَیحَهُمْ، أَنَّی زَعْزَعُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ الدَّلَالَةِ
وای بر آنان! از چه رو تمرکز حق را در مرکز خود سبب نگشتند
و از این راه، خلافت را از پایه های نبوّت دور داشتند
وَ مَهْبِطِ الرُّوحِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأُمُورِ الدُّنْیا وَ الدِّینِ
و از سرایی که محل نزول جبرئیل بود، به دیگرسرا بردند
و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند؟!
أَلا ذلِک هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ زمر 15
به هوش! که زیانی بس بزرگ است!
وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ
چه چیزی سبب گردید تا از ابوالحسن،
علی علیه السلام عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛
نَکیرَ سَیفِهِ
زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمی شناخت.
وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ
دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد.
وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ
دیدند که او چگونه بر آنها می تازد
و آنان را به وادی فنا می افکند.
وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ
و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی می گذارد.
وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ
به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود.
وَ تَاللَّهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللَّائِحَةِ
به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف نشده
وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ
و از قبول دلایل و حجتهای روشن و مبین، امتناع نمی نمودند،
لَرَدَّهُمْ إِلَیهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیهَا
آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون می شد
و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری می نمود.
وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیراً سُجُحاً لَا یکلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یکلُّ سَائِرُهُ وَ لَا یمَلُّ رَاکبُهُ
به خداوند سوگند، اگر مردانتان
در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای نمی فشردند
و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او می دادند
علی آن را به سهولت راه می برد
و این شتر را به سلامت به مقصد می رساند
آن گونه که حرکت این شتر رنج آور نمی شد.
وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً صَافِیاً رَوِیاً
علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت می کرد
تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَا یتَرَنَّقُ جَانِبَاهُ
که آب از اطرافش سرازیر می شد
و هرگز رنگ کدورت به خود نمی گرفت.
وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً
او آنان را از این آبشخور سیراب به در می آورد.
وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ إِعْلَاناً
علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش می داشت.
وَ لَمْ یکنْ یحَلَّی مِنَ الْغِنَی بِطَائِلٍ
او اگر بر مسند می نشست
هرگز بهره ای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمی داد
وَ لَا یحْظَی مِنَ الدُّنْیا بِنَائِلٍ
و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمی کرد،
غَیرَ رَی النَّاهِلِ وَ شُبْعَةِ الْکلِّ
به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند
و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید.
وَ لَبَانَ لَهُمُ الزَّاهِدُ مِنَ الرَّاغِبِ وَ الصَّادِقُ مِنَ الْکاذِبِ
در آن هنگام ، مرد پارسا از «تشن? حُطامِ دنیا» بازشناخته می شد
و راستگو از دروغگو متمایز می گشت، در این صورت، ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده
می شد ولی خداوند به زودی، آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ
زیرا اگر ساکنان قریه ای ایمان آورده خدا ترسی پیشه می ساختند
برکات زمین و آسمان را بر آنان فرو می ریختیم.
وَ لکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ اعراف: 96
امّا آنان دروغ گفتند و ما آنان را در برابر آنچه که به دست آورده بودند، گرفتار آوردیم
وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیصِیبُهُمْ سَیئاتُ ما کسَبُوا
و کسانی از اینان که ستم روا داشتند
نتیجه سوء کردارشان را به زودی خواهند یافت.
وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ زمر: 51
آنان هرگز بر ما چیرگی نخواهند یافت .
أَلَا هَلُمَّ فَاسْتَمِعْ
بیایید! و بشنوید!
وَ مَا عِشْتَ أَرَاک الدَّهْرَ عَجَباً وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ
روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد
و چه بازیچه ها یکی از پس دیگری آشکار می سازد.